سیدمحمدپارسا جونسیدمحمدپارسا جون، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره
حلما سادات جونحلما سادات جون، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

♥پارســـــا وروجـــکــــــــ♥

خانواده ی هنر مند:)

1392/9/25 19:04
نویسنده : مامان جونی
209 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسم

جمعه92/9/15جلسه آل یاسین خونه مامان جون بود ومن از 3روز قبلش شروع کردم به بافتن یک عدد جلیقه جدید که برای جمعه تموم شد وتو جلسه تنت کردی خیلی بهت میاد ماه من  مبارکت باشهقلب

اینم عکسش

اینم پشتش

اینم چندتا عکس از پدر وپسر هنرمند که مشغول خمیر بازیند به همراه تماشای سی دی آریانیشخند

 

اینم نتیجه هنرمندیاشون یک عدد گاو خندهواونم که خود آریاست که از روی سی دیش درستش کردننیشخند

بانمک شدن گاوش که خیلیم گاو نیست فکر کنم بیشتر شبیه بز شدهخندهولی خب به هر حال پسرک ما چند دقیقه ای نشسته بود دست از ورجه وورجه برداشتچشمک

تا بعدبای بای

پ ن :جلسه آل یاسین مورخ92/9/22جمعه شب خونه خودمون بودخیلی حض معنوی بردیم اگه خدا قبول کنه یک عده از بچه های جلسمونم برای اربعین حسینی داشتن میرفتن کربلا خوش به حالشون وخوش به سعادتشون ایشالله خود امام حسین(ع)بطلبند وبزودی قسمت همه ی آرزومندا و همینطور ما هم بشه بریم کربلاگریهالـــــــــــــــــــــــــــــــــــــهی آمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

علامه کوچولو
25 آذر 92 20:28
سلاااااااااااااااام ماشاءالله خیلی هنرمندینامبارکش باشه ماشاءالله خیلی قشنگ شده وووووووووووی چه گاو قشنگیخدایی قشنگ درست کردند توو این جلسه های معنوی بین اون همه حظی که میبرین لطفا مارو هم دعا کنید
مامان جونی
پاسخ
ووواااااااااااای ممنون عزیزم که بهم سر زدی ذوق مرگ شدم نمیشه برگردیما هنوزم منتظرتیم!!!!! اینو برای ریا نگفتمااااااآخه حرفی بود که بقیه زدنچشم عزیزم ما بیشتر محتاج دعاییم عزیزم مواظب خودتو وپسر نازت و خوبیهات باشبازم بهم سر بزن خوشحال میشم و منتظرتم
مامان تینا و رایان
25 آذر 92 21:57
ناقلا این همه هنرمند بودی رو نمی کردی؟؟؟خیلی خوشگل بافتی...از تو چه پنهون من هم میخواستم برای این وروجک شالگردن ببافم ولی اصلا نمی زاره میل و کاموا دستم بگیرم اجرتون با خدا برای جلسه ای که برگزار کردی...ایشالا قسمتتون بشه زیارت کربلا مامانی دل پاک
مامان جونی
پاسخ
خجالتم نده دوستممن برای اسم پستم موندم چی بذارم دیگه هممین بفکرم رسید وگرنه من کجا و هنرمندا کجاآره دقیقا بچه اون سنی خیلی سخته پارسام اون موقع اصلا نمیذاشت میل و کاموا بگیرم دستم ولی الحمدلله الان همش خودش بهم میگفت مامان بافتنیتو بباف دیگهممنون عزیزمهربونم بدعای شما دوستان از آرزوهامه
مامان آیدین
26 آذر 92 0:02
سلام خانومی خوبی پسر نازت خوبه میشه طرز بافتشو برام بگی ممنون میشم
مامان جونی
پاسخ
سلام عزیزم چشم در اولین فرصت" شاید 5شنبه" براتون میذارم تو ادامه مطلب انشالله
مامان تینا و رایان
26 آذر 92 11:06
نه جدی گفتم هنرمندی رو از وقتی دانشجو بودم و تو خوابگاه قلاب بافی و بافندگی میکردم دیگه دست به میل نبردم..نقشه خونی رو تو خوابگاه یاد گرفته بودم الان یادم رفته همش بعد از اون کارهای هنری دیگه مثل شمع سازی و گلسازی و گلدوزی کردم ولی بافتنی نه...خیلی دلم میخواد شروع کنم اگه این وروجک بزاره...می دومنی از کی تصمیم دارم روبالشی ها رو عوض کنم و جدید بدوزم؟ از ترس این بشر چرخ خیاطی نمیارم بیرون
مامان جونی
پاسخ
عزیزمشادی جون هنرمند منم به کارهای هنری خیلی علاقه دارم و فکر کنم ذاتی چون مامانمم همینطوره و من تو بچگی کلی کلاس هنری رفتم و هرچی هنر دارم از همون موقع ست گلسازی گلدوزی خیاطی بافتنی قلاب بافیو....پارسال رفتم ترمه گرفتم که ه رومزی سرمه دوزی کنم مگه گذاشت مجبور شدم بذارمش تو کمد وهنوزم نرفتم سراغش خیاطی که هنوزم جرأت نمیکنم از ترس این وروجک چرخ خیاطی رو بیارم بیرون شاید باورت نشه یه خشتک میخوام بدوزمم باید با دست بدوزمآخه همش میترسم بیاد دستشو بکن زیر سوزن چرخ
مامان یاسمن و محمد پارسا
26 آذر 92 11:29
افرین به مامان هنرمند افرین به این خانواده هنرمند الاهی پارسا جون چه دقتی کردی قربونت بشم
مامان جونی
پاسخ
خدانکنه عزیزم ممنون شما لطف داری گلماینام برای یاسمین و محمد پارسا
مامان تینا و رایان
26 آذر 92 11:46
سلام عزیزم ..دیروز صبح زود الناز بهم پیام داد که اینترنتش قطع شده و دسترسی نداره به نت فعلا گفت در اولین فرصت میام پیشتون فکر کنم یواشکی از سر کار پیام میداد بنده خدا چون یه خط کوچولو نوشته بودنگران نباش میاد ایشالا به زودی
مامان جونی
پاسخ
ممنون عزیزم داشتم نگرانش میشدم خب خداروشکر که خوبن
دنیای آموزش در دخملی شکلکــــ
26 آذر 92 12:13
ووووووووووووووووووووووووووووووواااااااااااای چه خوشمله این هنر نمایی مامانی
مامان جونی
پاسخ
واقعاشما به من لطف داری عزیزم
الناز مامان طاها
26 آذر 92 13:47
سلام بر مامان هنرمند،اين بانوي ديپلمات خوب فهميده يواشكي از سر كار كامنت دادمعزيزم به خاطر اينكه خط تلفون مون افتاده تو طرح فيبر نوري نتمون قطع ميشه و بايد از خود مخابرات بگيريم،به محض اينكه گرفتم ميام با پست جديد،امروز وصل كردن ولي از شب ديگه قطع ميشهاينا رو ولش فاطمه جون هنرمندياااااااااااي من به فداي سيد كوچولوي خودم برم،حالا اين گاو جهش يافته رو بابا درست كرده يا پسر بابا
مامان جونی
پاسخ
قربونت برم دلم برات تنگ شده بود خداروشکر که خوبیخدانکنه خاله جونفکر کنم کله شو بابابقیه شو پارسا
باران
26 آذر 92 15:03
خیلی خوشگلللللللللللللللللللللل ماه شدن/آخه کجای دنیا مامانی به خوبی وکدبانوگریت هست حاج خانم/ماشاالله به خودت همسرت وپارساجونیییییییی به امید خدا انشاالله قسمت همه مخصوصا شما عزیزدلم
مامان جونی
پاسخ
وووواااااااای قربونت برم تو چقدر به من لطف داری مهربونم تو همین نی نی وبلاگ بگردی خیلیاشونو پیدا میکنی عزیزم ایشالله مامان شی یه ذوقی میکنی دسترنج خودتو تنه بچت ببینی ایشالله خودم برای نی نیت ببافم عزیزمپس نی نیت خاله رو میخواد برای چی!!!ایشالله باهم قسمتمون شه بریم عزیزم
مامان تینا و رایان
26 آذر 92 15:04
کلی خندیدم با این خشتک دوزی
مامان تینا و رایان
26 آذر 92 19:11
کاپ کیکها رو تنها تنها نخوری؟ عکسشو برای ما هم بزار
مامان جونی
پاسخ
]چشم عزیزم حتما
مامان سهند و سپهر
27 آذر 92 11:22
هزارماشالا به این خونواده هنرمند به به خیلی عالی بود .
مامان جونی
پاسخ
شوخی میکنی
باران
27 آذر 92 14:10
ایشاالله/راسی اون عروسکه اگرزرد بود شبیه باب اسفنجی میشداااااااااااااا
مامان جونی
پاسخ
قربونت آره به این فکر نکرده بودم
شادی
29 آذر 92 18:44
آفرین به این خانواده هنرمند. خوش به حالت که بافتنی بلدی عزیزم. منم خیلی دوست دارم برای آویما لباسای خوشگل ببافم. خیلی کیف میده.
مامان جونی
پاسخ
جوووووونم قابل نداره عزیزم کاش نزدیک بودیمو خودم برای خوشگلم می بافتم
مامان خانمي
27 دی 92 20:27
سلام وبلاگتون عاليه لطفا اموزش جليقه را بزارين
مامان جونی
پاسخ
ممنون عزیزم نظره لطفتونه چشم حتما در اولین فرصت
wiIovIGcE7cVee_U8b4i-TsTBpqgVr_gep-yRSa_U6xmL1xVSqagrKNc2GWgWOgs
27 دی 92 20:28
خوبست
مامان جونی
پاسخ
قربون شما