هیچ وقت فراموشت نمیکنم
پارسای شیرین زبون من چند روز پیش برای خرید نون تازه آماده رفتن به نونوایی با اتفاق بابا جونش بود دم رفتن: محمدپارسا:مامانی شمام میای بریم نونوایی؟ من:نه مامان شما برین من تا اومدنتون سفره رو آماده میکنم محمدپارسا:خب نمیترسی تنهایی!!!!!؟؟؟ من : نه مامان!!!از چی بترسم شما زود میرینو بر میگردین محمدپارسا :باشه مامان ما زود برمیگردیم نترسیااااااا من: باشه قربونت برم منتظرتونم و با چند تا بووووس فرستادمش بره تا دم در رفته باز برگشته محمد پارسا : مامانی یه چیزی تو گوشِت بگم ؟!!! من :آره فدات شم بگو مامان اومده دم گوش من دوتا دستای کوچولوشو گذاشته کنار دهنشو گوش من محمد پارسا: مامانی من هیچ وقت فرام...
نویسنده :
مامان جونی
0:20