یک فرش سبز در یک جمعه مفید
سلا م دوستای عزیزم 5 شنبه قبل از اینکه بریم تولد امیر آقا شوهر خواهرم رفتیم میدون تره بار برای آذوقه زمستونی تا پارسال آقاجونو مامانم خدا خیرشون بده جور مارو میکشیدن آقاجونم میرفت خرید برا ماهم میخرید و مامانم که هرچی درست میکرد به ماهم میداد از ترشی و سبزی قرمه سبزی و نعناع خشک و ......... ولی امسال دیگه تصمیم گرفتیم و اعلام استقلال کردیمو با همسری رفتیم میدون سبزی قرمه سبزی خریدیم 12 کیلو آخه با خودم گفتم مامانم گناه داره بنده خدا الان ماشالله پسرم از آب و گل در اومده خودم میتونم بعضی کارامو انجام بدم سبزی خریدیم بعدشم رفتیم تولد و آخر شبم از خستگی دیگه نا نداشتیم و اومدیم خوابیدیم ولی از صبح جمعه بلند شدیم به سبزی پاک کردن خدا خی...
نویسنده :
مامان جونی
15:53