سیدمحمدپارسا جونسیدمحمدپارسا جون، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره
حلما سادات جونحلما سادات جون، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

♥پارســـــا وروجـــکــــــــ♥

پست موقتی

سلام دوست جونای عزیزم  نمیدونم که باز چه مشکلی هست که نمیتونم برای هیچ کدومتون کامنت بذارم ولی به همگیتون سر زدم : شادی عزیزم با اون کارت ها و عکسای خوشگل تینا عسل چند بار از صبح برات کامنت گذاشتم ولی ارسال نمیشه باران عزیزم بهت سر زدمو کامنت گذاشتم ولی ظاهرا بتو هم نرسیده الناز جونم خوشحالم که سلامتی و حتی بدون دارو مشکلت حل میشه  به آرام جونم سر زدم ولی نتونستم کامنت بذارم  مامان یاسمن و پارسای عزیزم پیش تو فرشته های نازتم اومدم ولی...... سعیده حون مامان سهند و سپهر عزیزم بشمام سر زدم و غذاهای خوشمزتو دیدمو لذت بردم ولی متاسفانه..... نمیدونم قضیه چیه؟؟!!! ولی هرچی هست امیدوارم که ازم دلگیر نباشین تا مشکل...
6 بهمن 1392

ویروس و خلاقیت

سلام دوستای عزیزم قربون همتون برم من که اینقدر مهربونین و در همه حال کنارم هستین و محبتتاتونو حتی شده با یک کامنت و چندتا شکلک ازم دریغ نمیکنن  چه برسه به این همه کامنته پر محبتت چند روزی هست که پارسا دچار حمله ویروس ها شده و الانم هنوز آبریزش بینی داره  کلا پسرک ما علاقه ای به استراحت نداره و در همه حال داره آتیش میسوزنه حتی در دوران بیماری یا نقاهت ولی ایندفعه کلی تغییر رویه داده و تو این چند روزی که مریض بوده روی آورده به بازیهای نشستنی و آروم مثل بازی با لوگوهاش  و یا جورچینهاشو یا این ستاره ای تو هم رفتنی(نمیدونم اسمشون چیه!!!) حالا نمیدونم انتخاب این بازیها بخاطر شدت وخامته حالشه که حوصله نداره بازیهای بدو بدو و بپ...
1 بهمن 1392

یا امام رضا(ع)

سلا نفس مادر شب شهادت امام مهربونیها برای عرض ارادت و تسلیت به صاحت مقدس آقا امام زمان (عج)و پابوسی مولای عزیزمان شمس اشموس ،انیس النفوس غریب الغربا امام رضا (ع) رفتیم حرم آمام رضا(ع)خدا ایشالله قسمتت تک تک آرزومندا بکند برای همگی دوستان وآرزومندا دعا کردیم اگه لایق باشیم  حرم رضوی مملو از جمعیت بود تمام ارادتمندا جمع شده بودن وبرای اثبات ارادتشون همه همه خودشونو رسونده بودن به مشهد خیلیا پیاده وسواره و....پیر و جوان وخردو کلان همه آمده بودن طبق اعلام آمار آستان قدس رضوی امسال مشهد مقدس 25میلیون نفر زائر داشت فدای امام مهربونم بشم که هر چقدرم زائر داشته باشن ولی باز هم جا برای بقیه هست  رفتیم صحن گوهرشاد بیاد روزای اعتکاف ...
15 دی 1392

پارسا در لباس مامان

امروز نفسم لباس(تونیک) منو آورده و میگه مامان از این لباسا برام بخر من:پسرم اینا ماله ماماناست پارسا :خب منم میخوام من:خب بپوشش ببین خوبه برات بخرم پارسا لباسمو تنش کرده یقه لباسو گذاشته رو سرشو میگه کلاه لباسته!!!!!   من:نه مامان لباسم کلاه نداره ولی خب الان بعنوان کلاه بتو میزیبد پسرم پارسا:برای من کلاه دارشو بخر من:چشم مامان هروقت مامان شدی میخرم برات پارسا:وااااااااااااای مامان جون منکه مامان نمیشم بابا میشم پس برام نخر من :چشم مامان برات نمیخرم( پس قضیه منتفی شد بهمین راحتی )   پ ن:سه شنبه مورخ 92/10/3پارسا جونو بردیم آراشگاه ایندفعه پارسا واقعا آقا شده بودو اصلا تو آر...
5 دی 1392

کاپ کیک بدون فر و مایکروفر

امروز که کاپ کیک شادی جون مامان تینا و رایان رو دیدم هوسم کرد که خودمم درست کنم البته من از یه سایته دیگه هم قبلا آموزششو دیده بودم که تعداد کاپ کیکای اون بیشتر بود البته خب طبیعتا موادشم بیشتر بود وفرق دیگشم این بود که کاکائو ش کمتر بود ومنم گفتم حالا که میخوام درست کنم تعدادش بیشتر باشه بهتره چون 3تاکه ته دله هیچکدوممونو نمیگرفت دستورشو اینجا ببینین                                 اینم عکساش قبل از پخت                                  اوایل پخت ...
26 آذر 1392

خانواده ی هنر مند:)

سلام نفسم جمعه92/9/15جلسه آل یاسین خونه مامان جون بود ومن از 3روز قبلش شروع کردم به بافتن یک عدد جلیقه جدید که برای جمعه تموم شد وتو جلسه تنت کردی خیلی بهت میاد ماه من  مبارکت باشه اینم عکسش اینم پشتش اینم چندتا عکس از پدر وپسر هنرمند که مشغول خمیر بازیند به همراه تماشای سی دی آریا   اینم نتیجه هنرمندیاشون یک عدد گاو  واونم که خود آریاست که از روی سی دیش درستش کردن بانمک شدن گاوش که خیلیم گاو نیست فکر کنم بیشتر شبیه بز شده ولی خب به هر حال پسرک ما چند دقیقه ای نشسته بود دست از ورجه وورجه برداشت تا بعد پ ن :جلسه آل یاسین مورخ92/9/22جمعه شب خونه خودمون بودخیل...
25 آذر 1392

تولد باران جونم مبارک

وووووووواااااااااای خیلی خوشحالم امشب شب تولده دوست عزیزو مهربونم باران جون ست بارانم برایت بهترینها را آرزو میکنم امیدوارم که سال آینده سه تایی وبا نی نی نازت جشن تولد بگیری دوست آذری و خواهر مهربونم خیـــــــــــــــــــــــــــــــــلی دوستت دارم و تولدت رو بهت تبریک میگم   امشب چه شبی روشن و زیبا و مصفاست / احسنت، به این جشن دل انگیز که برپاست گویا که گلی پای نهاده ست به گیتی / کز فرّ و شرف، آبروی جمله ی گلهاست . . . تولدت مبارک امشب برای روز تولدت یک سبد ستاره می چینم تکه ای ازماه را و یک شاخه نیلوفر تو متولد می شوی و من برایت لبخند می زنم ” تولدت مبارک ” روز تولد تو روز نگاه باران بر ش...
18 آذر 1392

دوسِـــــــــــــت داااااااارمـــــــــــ

پارسا تو اتاقش من تو آشپزخونه پارسا:مامان جون خیـــــــــــــــــــــــــلی دوســـــــــــــــــــــــِت داااااااااااااااااااارم من:قربوووووووووووونت برم الهـــــــــــــــــــــــــــــــــی من :عاشقتم،دیوونه تَم  پارسا بدو بدو به سمت آشپزخونه :نه مامان جون دیونم نباش دیونم نباش دوباره پارسا تو دستشویی من تو آشپزخونه :مامان جون خیلی دوســــــــــــــــــــِت دارم  من:چی؟!؟!؟!؟ پارسا از تو دستشویی:دوست دارم دوست دارم من :قربونت برم الهی مادر، منم عاشقتم- دیونتم پارسا از تو دستشویی :نه مامان جون دیونم نباش دیونم نباش  این مکالمات چندین بار در روز بین من و پارسا  در جاهای مختل...
14 آذر 1392

تولدم مبارک

واااااااااااااااااااای وااااااااااااااااای واااااااااااااااااای خیـــــــــــــــــــلی خوشحالم بخاطر همه داشته هام خدای مهربون و خوشگلم رو شکر میکنم خدایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا شکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرت بخاطر وجود همسر مهربون و دوستداشتنی و صبورم بخاطر خانواده گلم که هرکاری ازدستشون بر بیاد دریغ نمیکنن و همیشه پیشمن بخاطر وجود پارسای گل و عاقل و قدر شناسم(ازدیروز یکسره تو خونه داد میزنه میگه مامان جون دوســـــــــــــــــــــــــــتت داااااااااااااااااااارم)الهی من فدای اون صدای نازو مهربونت بشم جیگر گوشم بخاطر داشتن دوستای خوب و مهربونم  شادی جونم وباران عزیزم ...
11 آذر 1392